اختلال اضطراب اجتماعی به ترس آشکار و پیوسته از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی اشاره دارد. خودپنداره و تصویر بدنی در تبیین اضطراب اجتماعی نقش قابل ملاحظهای میتواند داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه خودپنداره و تصویر بدنی با اضطر چکیده کامل
اختلال اضطراب اجتماعی به ترس آشکار و پیوسته از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی اشاره دارد. خودپنداره و تصویر بدنی در تبیین اضطراب اجتماعی نقش قابل ملاحظهای میتواند داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه خودپنداره و تصویر بدنی با اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه صنعتی اصفهان بود. مطالعه ی حاضر از نوع طرحهای همبستگی بود و از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. از جامعه دانشجویان دختر دانشگاه صنعتی اصفهان با روش نمونهگیری تصادفی، نمونهای با حجم 300 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شفقت خود نف، مقیاس خودپنداره بک و همکاران (1990)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کونور و همکاران (2000) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزارهای spss نسخه 25 و AMOS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها نشان داد، شفقت به خود به میزان 3/22 درصد از مسیر بین خودپنداره و اضطراب اجتماعی میکاهد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که شفقت به خود در رابطه خودپنداره و اضطراب اجتماعی نقش واسطه ای جزئی دارد (05/0>p). شفقت به خود در رابطه تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر نقش واسطه ای جزئی دارد(05/0>p). خودپنداره بر روی اضطراب اجتماعی دانشجویان تاثیر منفی دارد(05/0>p). تصویر بدنی بر روی اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر اثر مستقیم دارد(05/0>p). یافته های پژوهش، نشانگر اهمیت خودپنداره و تصویر بدنی در تبیین اضطراب اجتماعی بود و شفقت به خود، بین خودپنداره و تصویر بدنی با اضطراب اجتماعی نقش میانجی دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطهای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمعآوری و استخراج دادهها، برای آزمون فرضیههای پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخهی 25 نرمافزار AMOS و از نسخه 24 نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی بهصورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان بهصورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان بهصورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری میکند. بهطورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم بهصورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با دادههای گردآوری شده برازش دارد.
پرونده مقاله